مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلام الله علیها (کوچۀ بنی هاشم)
شاعر : داوود رحیمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
هر زمان سختی هر مرحله بیحد میشد فـاطـمـه مـادر دلـسـوز محـمـد مـیشـد
گـاه با تیغ زبان یک تـنه حـیـدر بود و گاه در خواندن خطبه خود احمد میشد
بـرسانـد به نـبی، یا به عـلی، یا زهـرا؟ حـامـل وحـی در این بیت مـردد میشد
چه یتیم و چه اسیر و چه فقیر و مسکین بهره مند از کرمش هر که میآمد میشد
چادر فاطمه از گـبر مسلمان میساخت لاابــالـی درِ ایـن خـانـه مـقـیـد مـیشـد
پشت این در ملک الموت سه بار اذن گرفت آتش و دود به اذن چه کسی رد میشد؟
چه گذشته است مگر در پس این در؟ که علی حرف در میشد اگر، حال دلش بد میشد
پـارۀ جـان نــبـی بـا سـنــد بــاغ فــدک روزی از کوچۀ شهر پدرش رد میشد
ناگهان شیشۀ عمر پسر افتاد و شکست وسط کـوچه هـمان شد که نـباید میشد
ماندهام! دشمنش آخر چه گره داشت مگر؟ وا نمیشد اگر اینگونه نمیزد؟... میشد!
کـاش میآمـد و با کـنـدن بـنـیـان سـتـم بـانـی سـاخـتن مـرقـد و گـنـبـد مـیشـد
|